مطالعات برآورد هزينه يکي از بخشهاي مهم بررسيهاي امکانسنجي پروژههاي معدني ميباشد و نقش عمدهاي در اقتصادي و يا غيراقتصادي معرفي کردن پروژه ها ايفا ميکند. بدين ترتيب برآوردهاي مستند و قابل اعتماد هزينهها و در کنار آن تخمين درآمدهاي پروژه شالوده تحليل اقتصادي و تصميم بر سرمايهگذاري را شکل ميدهند.
در مطالعات امکان سنجي اوليه، با توجه به تعدد و تنوع گزينههاي فني پروژه، مطالعات برآورد هزينه به صورت مکرر صورت گرفته تا از ديدگاه هزينه نيز گزينههاي فني تجزيه و تحليل شوند. اين موضوع در عمل نسبتا پيچيده و وقت گير ميباشد. با اين ديدگاه استفاده از روشهاي آماري يا اقتصادسنجي برآورد هزينه که از جمله روشهاي متعدد برآورد هزينه است، نسبتا رايج ميباشد. مدلهاي اقتصادسنجي باعث سهولت زيادي در تخمين هزينهها شده است. عدم شناخت کافي از اين مدلها به ويژه شيوه تقسيمبندي هزينهها، چگونگي تخمينها، مشکل بودن انطباق هزينهها با شرايطي متفاوت با شرايطي که مدل در آن تهيه شده باعث شده که اين مدلها کمتر در داخل كشور رايج گردد.
در اين نوشتار گستره اين مدلها و فرآيندهاي تخمين مورد بررسي قرار گرفته است. نتايج اين تحقيق امکان شناخت بهتر رفتار مدلها را فراهم نموده و زمينه را براي پژوهش در دست اقدام ديگري به منظور انطباق آنها با شرايط ايران و ارائه ضرائب تصحيح فراهم مي نمايد.
متن اصلي:
2- ارزيابي هزينه در معادن
در کليه پروژههاي معدني اعم از روباز يا زيرزميني پيشبيني هزينه از مسايل مهم، پيچيده و زمانبر در جهت اجراي عمليات و يا سرمايهگذاري در بخشهاي مختلف ميباشد. در معادن، هزينه در سه بخش هزينههاي سرمايهگذاري و هزينههاي عملياتي و هزينههاي عمومي برآورد ميشود. هر کدام از اين هزينهها نيز مرتبط با مقوله روباز، زيرزميني و کارخانه کانهآرايي تقسيمبندي ميشود. در روش تخمين اقتصادسنجي هزينهها، مدلهاي زير هر يک به روش خاصي هزينه را برآورد نموده که نحوه استفاده از آنها بطور خلاصه در زير آورده ميشود.
3-1- مدل Gentry & Neil (1984)
اين مدل تخمين چگونگي ارزيابي هزينه پروژههاي معدني را در دو قسمت هزينههاي سرمايهاي و هزينههاي عملياتي، ارائه ميکند.
الف) روشهاي ارزيابي هزينه سرمايهاي ثابت عبارتند از:
روش کنفرانسي، روش هزينه واحد، روش نسبت فروش کل، روش تعديل- ظرفيت نمايي، روش نسبت هزينه، روش نسبت هزينه جزء (تشکيل دهنده)، روش مدول و روش تخمين جزئيشده[1].
در روش تعديل- ظرفيت نمايي از فرمول نمايي « = a (X) b هزينه » استفاده ميشود. a وb ضرائب ثابت بوده و براي اقلام مختلف هزينه تعيين شده اند. جدول 1 به عنوان نمونه مقادير اين ضرائب را براي برخي تجهيزات فرآوري نشان مي دهد.
ب) روشهاي ارزيابي هزينههاي عملياتي عبارتند از:
روش پروژههاي مشابه، روابط هزينه ظرفيت، هزينه جزء، خرد کردن هزينهها که به عنوان نمونه در روش پروژههاي مشابه در مورد معادن زيرزميني هزينهها بصورت زير برآورد شده است[1]:
- هزينه دستمزد: 55-50 درصد هزينه عملياتي کل پروژه مشابه؛
- هزينه تعميرو نگهداري: 40 – 30 درصد هزينه عملياتي کل پروژه مشابه؛
- هزينههاي متفرقه: 20 – 5 درصد هزينه عملياتي کل پروژه مشابه.
3-2- مدل AusIMM
اين مدل بر اساس اطلاعات معادن استراليا ارائه شده است. تخمين با در نظر گرفتن فاکتورهايي همچون زمينشناسي کانسار، توپوگرافي، محدوده پيت، ويژگيهاي مواد، نرخهاي توليد، موقعيتهاي باطله، تامين انرژي و آب و نيازهاي بازاريابي انجام ميگيرد[2] و هرچه مقادير فوق بخوبي شناخته شوند، تخمين بهتري انجام خواهد گرفت.
تقسيمبندي هزينه در اين مدل بصورت زير ميباشد:
1- هزينههاي سرمايهاي شامل معدنکاري سطحي، معدنکاري زيرزميني سنگ سخت، معدنکاري زيرزميني سنگ نرم و زغال سنگ، فرآوري، استخراج انحلالي و امور زيربنايي و ...[2].
2- هزينههاي عملياتي شامل آمادهسازي مقدماتي، تجهيزات معدنکاري سطحي، معدنکاري زيرزميني سنگسخت، معدنکاري زيرزميني سنگ نرم و زغالسنگ، فرآوري، اداري و سرپرستي و ... .
به عنوان نمونه در بخش هزينههاي عملياتي مربوط به معدنکاري زيرزميني سنگ سخت هزينههاي زير پيشبيني شده است[2]:
1- چالزني و آتشباري كارگاه استخراج؛ 2-تميز نمودن كارگاه استخراج؛ 3- نگهداري كارگاه استخراج؛ 4- آمادهسازي كارگاه استخراج؛ 5- ترابري در كارگاه استخراج؛ 6- بالابري؛ 7-سرويسهاي معدني؛ 8- نظارت و كنترل
3-3- مدل MULAR (1982,1998
اين مدل شامل راه کارهايي به شکل نمودار ها، جدولها و معادلات براي تخمين سريع هزينه تجهيزات اصلي است، كه در صنعت معدنكاري و كانه آرايي از آنها استفاده مي شود. داده ها از منابع مختلف جمع آوري شده است. تخمين هزينه توسط معادلاتي به شکل، a(X)b = هزينه، انجام مي گيرد. X يك پارامتر مناسب و a و b ثابتهاي عددي مي باشند. اين دادههاي هزينهاي براي اهداف مختلفي بكار مي روند (همانند تخمين مقدماتي هزينه سرمايهاي ثابت ماشين آلات كانه آرايي). براي به روز كردن اقلام هزينه، از شاخص مارشال و سوئيفت M&S (كارخانه / معدن) استفاده مي شود [3].اين مدل براي تخمين هزينه معادن روباز، معادن زيرزميني و براي ماشين آلات كانه آرايي بكار برده مي شود.
براي تخمين هزينه سرمايه اي كل كارخانه و معدن، از مدل O'Hara الگو گرفته شده و علاوه بر آن يك بخش خلاصه شده و كوتاه در مورد تخمين درآمد پيشنهاد شده است [3].
در اين مدل در حالت كلي هزينه ها در دو بخش زير مورد بررسي قرار گرفتهاند:
- هزينههاي معدن: هزينههاي كلي معادن روباز و زيرزميني به صورت هزينههاي سرمايهاي ثابت و هزينههاي سرمايهاي متغير آورده شده است.
- هزينههاي كارخانه: با ارائه توضيحات بيشتر، جزئيات بيشتري در مقايسه با بخش معدن بررسي شده است. همچون بخش هزينههاي معدن، در بخش كارخانه نيز هزينههاي عملياتي به طور خاص و مشخص برآورد نشده است.
به عنوان نمونه پارامترهاي تابع هزينه براي سنگ شکن فکي در بخش تجهيزات کانهآرايي طبق جدول 2 و3 ميباشد. aوb ضرائب ثابت و X ميزان دهانه گلوگاه سنگ شکن مي باشد.
1- هزينههاي تجهيزات معدنکاري
2- موارد منظور نشده
3-4- مدل CANMET (1986) (مرکز تکنولوژي مواد معدني و انرژي کانادا)
اين مدل ويژه معادن کوچک زيرزميني با توليد زير 500 تن در روز است. تخمين هزينه ها طي چهار مرحله صورت مي گيرد[4]:
مرحله 1- شناخت اساسي طرح مشتمل بر سنجش موقعيت، شرايط محلي، اندازه، شكل و عمق كانسار، شرايط آب، زمين و سنگ. اين اطلاعات به عنوان اطلاعات پايه در مدل لحاظ مي شود.
مرحله 2- با داشتن اطلاعات پايه از مرحله 1، ساير بحثهاي كليدي اعم از نرخ توليد، راه دسترسي معدن،
روش معدنكاري، ترتيب استخراج انجام مي شود.
مرحله 3- استفاده كننده اكنون مي تواند تخمينهاي هزينههاي سرمايهاي و عملياتي را تكميل كند. اين مرحله با استفاده از بخشهاي تخمين هزينههاي سرمايهاي و عملياتي كه مي آيد، انجام مي شود.
مرحله 4- كل هزينههاي سرمايهاي و عملياتي به کمک يك فاكتور هزينه ناحيهاي (منطقهاي)، تصحيح ميگردد.
بعنـوان نمـونه منحني هزينه آمـاده سازي ساختـگاه در شکل 1 آورده شده است. هزينـه تـابع مساحت ساختگاه مـي باشد.
3-5- مدل O’Hara
در سال 1980، O'Hara مقالهاي با عنوان «راهنمايي سريع براي ارزيابي كانسار ها» منتشر كرد. او بعد ها يك مجموعه توابع محاسبه هزينه را با توجه به اين مقاله بصورت كامل تر ارائه كرد. در مدل O’Hara تخمينهاي هزينه در قالب توابع نمايي آورده شده است[7]. در اين مدل حدود هزينهها با تقريب خوبي نشان داده ميشود. پارامترهاي مورد نياز در اين مدل شامل تناژ روزانه و تعداد نيروي انساني و موارد مرتبط با اين دو مورد مي باشند. برآورد به کمک تناژ روزانه از محاسن آن محسوب مي شود که نسبت به تغيير توليد روزانه قابل انعطاف ميباشد.
در اين مدل هزينهها بصورت زير دستهبندي شده است:
هزينههاي سرمايهاي مرتبط با معدن، تجهيزات معدن، خدمات کاواک، سرمايه کارخانه، هزينههاي مربوط به فرآيندهاي مختلف فرآوري کانسنگ، خدمات عمومي کارخانه، بالاسري پروژه معدني و عملياتي روزانه که به عنوان نمونه در بخش هزينههاي فرآوري يکي از هزينهها مربوط به آسيا و سيلو ميشود که طبق جدول شماره 4 برآورد ميشود.
3-6- مدل USBM (1987) (دفتر معادن ايالات متحده )
اين مدل تخمين هزينه، براي استفاده كنندهاي تهيه شده است كه دانش و تجربه در هر دو زمينه معدنكاري و روشهاي تخمين داشته باشد. تخمينها به کمک منحني ها، جداول و فاكتوري انجام شده و مقادير ميانگيني را ارائه مي كنند. تخمين گر بايد قادر باشد تخمينهاي انجام گرفته با فاكتور متفاوت را با هم وفق دهد. اگر کاربر قادر به تشخيص اختلافهايي بين تخمين كانسار فرضي و واقعي باشد، با استفاده از شاخصه هزينه مي تواند بجاي مقادير اساسي از مقادير معمولي منحني ها بهره گيرد[5].
روش تخمين واقعي بر منحني ها و معادلاتي كه وابستگيهاي ويژهاي را نشان مي دهند، بنا نهاده شده است. تخمين گر، هم با منحنيها و هم با معادلات تهيه شده مي تواند كار كند. شكل 2 روش تخمين هزينه را براي چالزني و آتشباري مواد روباره بيان مي كند. مقدار X بر روي محور افقي و مقدار Y بر روي محور قائم، به دلار هستند. انديسهاي Y كهE, S, L هستند به ترتيب مولفه هاي دستمزد، لوازم و تجهيزات را براي جزء هزينه نشان مي دهند[1].
شايد مزيت قابل توجه اين مدل تخمين هزينه اين حقيقت است كه با مسئله برآورد هزينه بر اساس يک سيستم كلي رفتار مي كند. جزئيات بيشتري از هزينه در اين مدل بكار رفته و فاكتورهاي متعدد براي نشان دادن ارتباط بيشتر طرحي كه مورد مطالعه است، بکار مي روند[6].
3-7- مدل WMEI (2002)
اين مدل يکي از جديد ترين مدلها بوده و بعنوان راهنماي برآورد هزينههاي ماشينآلات معدن و کارخانه فرآوري توسط شرکت Aventurine وابسته به موسسه Western Mine Engineering Inc. منتشر شده است [13]. اين مدل همه ساله بهصورت به روز شده ارائه ميشود. اين شرکت علاوه بر مدل فوق، نرمافزار Sherpa را نيز به کمک مدل فوق ارائه نموده است. اين نرمافزار در دو بخش معادن زيرزميني و سطحي به تخمين و ارزيابي پروژههاي معدني ميپردازد[12].
نرم افزار Sherpa، نرم افزاري براي تخمين هزينههاي معدنکاري ميباشد. اين نرمافزار هم براي معادن روباز و هم زير زميني قابل استفاده ميباشد. Sherpa بطور اتوماتيک نيازهاي تجهيزات، نيروي انساني، مواد و منابع را محاسبه ميکند و تمامي هزينهها را براي انجام مطالعات پيشامکانسنجي معدنکاري تعيين ميکند. هزينههايي که تخمين زدن آنها هفتهها بطول ميانجامد، با استفاده از نرمافزار Sherpa در مدت چند دقيقه تخمين زده ميشود [8]و[12].
در اين نرمافزار تقسيم بندي هزينه در دو قسمت عملياتي و سرمايهاي بصورت زير انجام ميشود[8]و[9]:
هزينههاي عملياتي:
1- هزينههاي مربوط به لوازم مصرفي؛ 2- هزينههاي مربوط به پرسنل روز مزد؛ 3- هزينههاي مربوط به دستمزد و کارکنان؛ 4- هزينههاي مربوط به مخارج روزمره ماشينآلات؛ 5- ساير هزينهها
هزينههاي سرمايهاي:
1- هزينههاي لازم جهت خريداري تجهيزات لازم؛ 2- هزينههاي لازم جهت آمادهسازي پيش از توليد؛ 3- هزينههاي لازم جهت احداث تسهيلات سطحي؛ 4- هزينه لازم جهت سرمايه در گردش؛ 5- هزينههاي لازم براي مهندسي و مديريتي که براي طراحي و اجراي معدن لازم است.؛ 6- هزينههاي پيشبينينشده.
4- مقايسه مدلهاي برآورد هزينه
مدلهاي برآورد هزينه هاي پيشگفته را مي توان از جنبه پارامترها و اطلاعات مورد نياز، روند محاسبه تفکيک انواع هزينه، نوع نتايج ارائه شده و روزآمد بودن مقايسه نمود. براي ارائه يک مقايسه کمي مدلها، از نتايج يک تحقيق قبلي انجام شده در خصوص چگونگي برآورد هزينه عمليات چالزني استفاده شده، که در اينجا آورده ميشود[11].
مدل WMEI ، پارامترهاي ورودي متنوعتري نسبت به ديگر مدلها جهت تخمين هزينه ميطلبد که مبين برآورد تفصيليتر است. از طرف ديگر اين مدل تنها هزينههاي مربوط به يک دستگاه چالزني را ارائه ميکند در صورتيکه اغلب مدلها ظرفيت توليد (تناژ) را لحاظ نموده و مستقيما هزينههاي کل پروژه را بدست ميدهند. شايان ذکر است که در اين مدل، هزيه دستمزد فقط منحصر به دستمزد تعمير و نگهداري بوده و دستمزد پرسنل توليدي را در بر نميگيرد. مدل O’Hara، نوع دستگاه چالزني را در برآورد هزينه در نظر نگرفته ولي قابليت چالخوري سنگ لحاظ شده است. در مدل مولار کمتر به پارامتر قطر چال توجه شده و ساير مشخصات دستگاه بررسي ميشود. برآورد هزينه عملياتي در مدلUSBM حالت تفصيلي داشته و اقلام هزينه دستمزد، مواد مصرفي و لوازم را به تفکيک بيان ميکند. مدلهاي USBM و O’Hara هزينه عملياتي را بطور روزانه اما مدل WMEI هزينه را بر حسب ساعت ارائه ميکند. مدل مولار نيز همانند WMEI هزينه را به ازاء يک ماشين گزارش ميدهد. مدلهاي AusIMM و مولار تنها هزينه سرمايهاي و مدل USBM تنها هزينه عملياتي را برآورد کرده، ولي ساير مدلها، برآورد هر دو نوع هزينه را در بر مي گيرند. مدل استرالياييAusIMM علاوه بر کمک به برآورد هزينه، راهنمايي براي تعيين نوع و تعداد دستگاه چالزني نيز ارئه ميکند. مدل WMEI بطور روزآمد منتشر شده و از همه جديدتر بوده، در صورتيکه ساير مدلها قدمت بيشتري داشته و براي به روز کردن آنها ميبايست از شاخصهاي هزينه استفاده کرد که موجب خطاي تخمين ميشود.
با هدف مقايسه کمي روشهاي برآورد هزينه پيشگفته، از دادههاي يک معدن فرضي روباز استفاده نموده و نتايج مربوطه محاسبه گرديد
نتيجه گيري:
بررسيهاي برآورد هزينه استخراج و فرآوري در پروژههاي معدني از جمله بخشهاي مهم مطالعات امکان سنجي محسوب مي شود. در مرحله مطالعات پيش امکان سنجي، به منظور تخمين هزينه ها از مدلهاي اقتصادسنجي مربوطه استفاده مي شود. عدم شناخت کافي از رفتار مدلها و مشکلات مربوط به امکان پذيري انطباق آنها با شرايطي متفاوت با شرايط کشورهاي ارائه دهنده مدلها باعث شده که کمتر در مطالعات فني و اقتصادي پروژههاي معدني کشور به کار گرفته شوند. بررسي گستره مدلها و مقايسه کمي و کيفي آنها مي تواند شرايط را براي بکارگيري آنها در کشور هموار کرده و ضمنا امکان تطبيق آنها را از طريق پژوهشهاي آتي در تعيين مجموعهاي از ضرائب تصحيح و تطبيق فراهم نمايد. همچنين نتايج اين تحقيق زمينه را براي تهيه نرم افزارهاي برآورد هزينه مساعد مي نمايد.
به منظور تسهيل در تخمين هزينههاي پروژههاي معدني، چندين مدل اقتصادسنجي تاکنون توسعه يافته و ارائه شده اند. کاربري اين مدلها بسته به نوع و شرايط پروژه، دادههاي قابل دسترس متفاوت بوده و نتايج کم و بيش متنوعي بدست مي دهد.
مدل Gentry&Neil روشهاي گوناگوني براي تخمين ارائه ميکند. مدل CANMET خاص ارزيابي معادن کوچک زيرزميني است. مدل Mular توجه بيشتري به تخمين هزينههاي سرمايهاي کاخانه فرآوري دارد. مدل USBM حالت تفصيليتر داشته و کار با آن تا حدي مشکل و حوصلهبر است ولي تخمين مطلوبي ارائه ميکند. مدل WMEI و نرمافزار Sherpa نياز به دادههاي متنوع تر نسبت به ساير مدلها دارد و روزآمدترين مدل تلقي ميشود و مطلوبترين پاسخ را بدست ميدهد.
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: